شیطنت رسانهای؛بازی با حقیقت یا ابزار حرفهای؟
تحریریه رسانه نگاران:این شیطنتها میتوانند شامل تیترهای جنجالی، گزینش هدفمند اطلاعات، یا حتی تحریف خفیف واقعیتها باشند. هدف اصلی این رویکرد، افزایش کلیک، بازدید یا تأثیرگذاری بر مخاطب است، اما پرسش اینجاست؛آیا این شیطنتها اخلاقیاند یا خیر؟
علت استفاده از این اصطلاح به ماهیت دوگانه آن برمیگردد. واژه «شیطنت» حسی از بازیگوشی و زیرکی را منتقل میکند، اما در عین حال بار منفیای دارد که به فریب یا سوءاستفاده اشاره میکند. رسانهها گاهی برای رقابت در بازار پرهیاهوی اطلاعات، از تکنیکهایی استفاده میکنند که مرز میان اطلاعرسانی و پروپاگاندا را باریک میکند. برای مثال، انتشار شایعات تأییدنشده یا برجستهسازی بخشی از حقیقت برای القای یک روایت خاص، نمونههایی از این شیطنتهاست.
از منظر حرفهای، شیطنت رسانهای میتواند هم خوب باشد و هم بد. اگر این شیطنت در راستای جلب توجه به موضوعی مهم و با رعایت اصول اخلاقی انجام شود، مانند استفاده از طنز برای نقد اجتماعی، میتواند مفید باشد. اما وقتی به تحریف حقیقت یا گمراهی مخاطب منجر شود، اعتماد عمومی به رسانهها را خدشهدار میکند. در عصر دیجیتال، که سرعت انتشار اطلاعات بالاست، شیطنتهای غیراخلاقی میتوانند به سرعت به بحرانهای اجتماعی دامن بزنند.
شاید بتوان گفت شیطنت رسانهای مانند تیغ دولبه است. رسانهها باید بین جذابیت و صداقت تعادل برقرار کنند تا هم مخاطب را حفظ کنند و هم رسالت اطلاعرسانی خود را به درستی انجام دهند. اعتماد مخاطب، سرمایهای است که با شیطنتهای غیرمسئولانه به راحتی از دست میرود.